عاشق خدا وفتی یک بوته گل زیبا که یکی از نعمتهای خلقت آفریدگاری است را با دقت می نگرد انگار معشوقش الله را می بیند که خلقت زیبایی را خلق کرده تا حضورش را در انجا به عاشق خدا اعلام کند عاشق خدا وقتی بر جایی که معشوقش قدم نهد را می نگرد مات و مبهوت می شود و دلش می خواهد ان قسمت از زمین را جدا کند و در دفتر خاطرات عشقش به یادگاری نگاه دارد .
نظرات شما عزیزان:
|